دانلود مبانی نظری رشته ترویج و آموزش کشاورزی

مبانی نظری توسعه کشاورزی

 
 
 
 
 
 
توسعه پایدار 
       توسعه كه خود در فرهنگ دهخدا به معنی نواحی و وسعت می یابد به معنای تغییر از همان ابتدا همراه و همگام بشر بوده است .
زمانی پور ( 1380 ) ، به نقل از میسرا توسعه را دستیابی فزایندة انسان به ارزشهای فرهنگی میداند كه بر معنای زیر تأكید دارد :
1- توسعه یك فرایند است .
2- این فرایند به ارزشها ختم میشود .
3- این ارزشها . ارزشهای مردمانی است كه تعلق به جهان غرب یا هر جهان دیگری ندارند .
       از آخرین چالشهای اساسی توسعه و ترویج روستایی . توسعه پایدار میباشد مفهوم و مضمون توسعه پایدار تنها متعلق به دوران معاصر نیست به نحویكه بعضی تاریخچه آنرا به نیوتن ، جان لاك ، توماس جفرسون و چارلز داروین و حتی آسیای قدیمی نسبت میدهند(Yun Long &  Smit , 1994).
 
2-4-2 توسعه كشاورزی 
       در فرایند توسعه ارتباط بخشهای مختلف واجد اهمیت بسیار است بخش كشاورزی در كشورهای در حال توسعه نقشهای چند گانه ای را بر عهده دارد در اكثر این كشورها بخش روستایی در برگیرنده جمعیت غذایست و این جمعیت بطور نسبی در ارتباط تنگاتنگ با فعالیتهای كشاورزی قرار دارد. بخش كشاورزی از یك سو تأمین كننده غذا برای جمعیت ساكن روستاها و مناطق شهری است و از سوی دیگر مواد خام مورد نیاز صنایع را تهیه میكند. این بخش در كشورهایی كه دارای كشاورزی صادراتی هستند بعنوان یك منبع مهم تأمین ارز شناخته میشود كه به واسطة آن نیازهای جامعه از خارج خریداری و وارد میشود سهم بخش كشاورزی در ایجاد شغل و نگهداری جمعیت رو به رشد روستاها قابل ملاحظه است و اهمیت آن در شرایط كشورهای در حال توسعه كه قدرت جذب مازاد نیروی كار روستایی را در بخش صنعت و خدمات مولد  واقعی ندارند بر كسی پوشیده نیست ( حیدری ،1375 ) .
 با توجه به  اهمیت بالای این بخش متأسفانه اغلب كشورهای در حال توسعه نسبت به رشد و توسعة آن دچار نوعی بی توجهی هستند در مقابل كشورهای پیشرفته از تمام امكانات داخلی و خارجی برای تقویت و اعتلای كشاورزی خود سود میبرند( مركز آمار ایران ، 1368 ) .
 
              كشورهای صنعتی در استراتژی توسعه خود هیچگاه بخش كشاورزی را رها نكرده و آن را تحت الشعاع صنعت و خدمات قرار نداده اند بلكه با یك نگرش جامع ارتباط بخش ها را بطور ارگانیك حفظ وحتی بخش كشاورزی را مورد حمایت بیشتر قرار داده اند . متأسفانه كشورهای در حال توسعه بویژه كشورهای نفت خیز طی دهة 1970 تحت تأثیر افزایش قیمت نفت از اتخاذ یك استراتژی بلند مدت و اصولی بطور كلی و در ارتباط با بخش كشاورزی بطور اخص بازماندند.
 
با آنكه در بعضی از این كشورها  برنامه هایی برای انجام پاره ای اصلاحات در ساختار اقتصادی ، اجتماعی آنها به اجراء درآمد اما به دلایل زیادی نه تنها قرین موفقیت واقع نشد بلكه در مواردی نظام سنتی در حال تعادل را از هم پاشید بدون اینكه نظم جدید و پایداری را جایگزین آن نماید در نتیجه كشاورزی یعنی ركن اساسی اقتصاد این كشورها را نیز دچار بی تعادلی های شدید ناگهانی كرد برای كشورهای نفتی درآمدهای حاصل از استخراج و صادرات نفت نیز مزید بر علت شد تا جایی كه مدیریت سیاسی و ناكارآمد این جوامع را از پرداختن به مسائل بنیادی و دراز مدت بازداشت آنچه امروز شاهد آن هستیم نتیجه نگرشها واقداماتی است كه طی دهه های گذشته در سطح جهان در كشورهای پیشرفته و در حال توسعه به اجرا درآمده است. بعنوان مثال طی صد سال گذشته محصولات كشاورزی آمریكا بیش از پنج برابر شده است هر كشاورز در حال حاضر برای 30 نفر در داخل و خارج غذا تهیه میكند در حالیكه این نسبت در یك صد سال پیش یك به پنج بود . نیروی كار شاغل در بخش كشاورزی آمریكا تنها 7 درصد كل نیروی كار است در صورتیكه در 150 سال قبل بیش از 70 درصد بود ( وكیلی ، 1373 ) .
 
       در اینجا نیز نقش بهره وری در تحول كشاورزی به وضوح نمایان است در كشورهای دیگر صنعتی كم و بیش چنین تحولی به وقوع پیوسته است تولید كشاورزی در ژاپن در مراحل اولیه توسعه طی سالهای 1920 ،  1881 بیش از 77 درصد افزایش یافت در این مدت سطح زیركشت 21 درصد و جمعیت 44 درصد اما عملكرد در واحد سطح به میزان 46 درصد افزایش یافت بطوریكه ژاپن طی 30 سال توانست تولید سرانه غذایی را بیش از 20 درصد و بهره وری كشاورزان را حدود 106 درصد افزایش دهد
( Hayami yujiro,Yamada sabur,1991 ).
 
       كشورهای عضو بازار مشترك اروپا ، كشورهای جنوب شرقی آسیا ، كشورهای استرالیا ، نیوزیلند ، آرژانتین چین ، تركیه و ... با برنامه ریزیهای اصولی بخش كشاورزی خود را توسعه داده و جایگاه مناسبی را در اقتصاد بی المللی كسب كرده اند( Bruce  & Johntson & mellor,1961 ). 
 
امروزه شاهد آن هستیم كه هیچ كشور پیشرفته ای در دنیا وجود ندارد كه كشاورزی آن توسعه نیافته باشد این واقعیت از یك سو ارتباط ارگانیك بخشهای مختلف توسعه رامطرح میكند و از سوی دیگر توجه جدی كشورهای پیشرفته را به توسعه بخش كشاورزی بر ملا میسازد این دیدگاه تا اندازه زیادی بینش های تبعیض آمیز بر علیه بخش كشاورزی را زیر سئوال میبرد.
 
دیدگاه سنتی توسعه كه معمولاً بر مقولات دو بخشی دلالت دارد بخش كشاورزی را بعنوان بخش سنتی و عقب مانده در مقابل بخش صنعت كه پیشرفته است مطرح میكند این دیدگاه بخش كشاورزی را اصولاً در مقایسه با صنعت عقب مانده ارزیابی میكند اما پیشرفتهای علمی و توسعه تكنولوژیهای جدید بر این باور خط بطلان كشیده است امروزه علم بیوتكنولوژی ، بیوشیمی ، ژنتیك ، هواشناسی ، توسعه صنایع غذایی و دیگر منابع وابسته و مرتبط با كشاورزی عرصه های جدیدی از فعالیت و توسعه را فرا روی انسان قرار داده كه بار دیگر نقش با اهمیت و حیاتی كشاورزی را در اقتصاد كشورها و در سطح بین المللی مورد تأیید قرار میدهد لذا برای ارائه تعریفی نسبتاً كاربردی از مفهوم توسعه كشاورزی كماكان ناگزیریم از مفهوم بهره وری استفاده كنیم بطور كلی تكامل و تولید كشاورزی سه مرحله اساسی را در برمیگیرد ،  نخست وابتدایی ترین آن با ویژگی كشت معیشتی محصن و بهره وری پایین شناخته میشود . دومین مرحله كه به كشت متنوع یا مختلط معروف است قسمتی از محصول برای مصرف شخصی و قسمتی دیگر برای فروش تولید میشود در این مرحله میزان بهره وری در حد بینابینی است  و نسبت به مرحله اول تا حدودی ارتقاء یافته است . سومین مرحله با ویژگی كشت نوین یا كشاورزی مدرن شناخته میشود در كشاورزی مدرن بهره گیری از عوامل تولید به ویژه نیروی انسانی بسیار بالاست تولیدات كشاورزی مدرن صرفاً برای عرضه به بازار صورت میگیرد و كاملاً تجاری است. (Weiner& Myron,1966)          . 
 
       در این ارتباط مفهوم توسعه كشاورزی در كشورهای در حال توسعه را فرایندی تشكیل میدهد كه طی آن تولید معیشتی به تدریج به تولید تخصصی و برای عرضه به بازار انتقال می یابد این انتقال تنها مستلزم تجدید ساخت اقتصاد كشاورزی یا كاربرد تكنولوژیهای جدید كشاورزی نیست بلكه علاوه بر انطباق ساخت كشاورزی پاسخگویی به نیازهای بازار مستلزم تغییرات عمیق در كل ساخت اجتماعی است.
 
 
 
 
فهرست مطالب
مبانی نظری توسعه کشاورزی
توسعه
 توسعه پایدار
 توسعه كشاورزی
 مشاركت و توسعه پایدار
 رهیافت های مشاركتی در توسعه
 جلب مشاركت مردم در طرح های توسعه
 مشاركت مردم در توسعه كشاورزی
 حركت به سوی پارادایم نوین توسعه روستایی
خلاصه ای از تحول پارادایم با تأكید بر توسعه روستایی
ترویج و رویكرد آن به مقوله توسعه :
 نقش تشكل های محلی در فرآیند ترویج و توسعه پایدار روستایی
نقش تشكلهای محلی و مردمی در فرایند ترویج و توسعه پایدار روستایی 
منابع